دانلود آهنگ گفت: از بهر ِ غرامت جامه ات بیرون کنم علیرضا عصار
جمعه - 4 نوامبر 2022
هم اکنون از جوان موزیک♪ دانلود اهنگ گفت: از بهر ِ غرامت جامه ات بیرون کنم با صدای علیرضا عصار به همراه تکست و بهترین کیفیت 🎚
Download Old Music BY : ALYRZA ASAR | GFT: AZ BHR ِ GHRAMT JAMH AT BYRVN KNM With Text And 2 Quality 320 And 128 On MyJavan2Music.ir
مست و هشیار (محتسب) 🎚ツ
اجرای زنده کنسرت سالن فرهنگسرای بهمن محله نازی آباد / کشتارگاه، تهران
(ترانه از سایت ) 🎚ツ
محتسب ، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست ، این پیراهن است افسار نیست 🎚ツ
گفت: مستی ، زانسبب افتان و خیزان می روی
گفت: جرم ِ راه رفتن نیست، ره هموار نیست 🎚ツ
گفت: می باید تو را تا خانه ی قاضی برم
گفت : رو صبح آی، قاضی نیمه شب بیدار نیست 🎚ツ
گفت: نزدیک است والی را سرای ، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانه ی خمّار نیست 🎚ツ
گفت: تا داروغه را گوییم در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه ِ مردم ِ بدکار نیست 🎚ツ
گفت : دیناری بده پنهان و خود را وا رهان
گفت: کار شرع، کار ِ درهم و دینار نیست 🎚ツ
گفت: از بهر ِ غرامت جامه ات بیرون کنم
گفت: پوسیده است،جز نقشی زپود و تار نیست 🎚ツ
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید بی کلاهی عار نیست 🎚ツ
گفت: می بسیار خوردی ، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهوده گو ، حرف ِ کم و بسیار نیست 🎚ツ
گفت: باید حد زند هشیار مردم ، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست 🎚ツ
🎚ツ
مست و هشیار (محتسب) 🎚ツ
اجرای زنده کنسرت سالن فرهنگسرای بهمن محله نازی آباد / کشتارگاه، تهران
(ترانه از سایت ) 🎚ツ
محتسب ، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست ، این پیراهن است افسار نیست 🎚ツ
گفت: مستی ، زانسبب افتان و خیزان می روی
گفت: جرم ِ راه رفتن نیست، ره هموار نیست 🎚ツ
گفت: می باید تو را تا خانه ی قاضی برم
گفت : رو صبح آی، قاضی نیمه شب بیدار نیست 🎚ツ
گفت: نزدیک است والی را سرای ، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانه ی خمّار نیست 🎚ツ
گفت: تا داروغه را گوییم در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه ِ مردم ِ بدکار نیست 🎚ツ
گفت : دیناری بده پنهان و خود را وا رهان
گفت: کار شرع، کار ِ درهم و دینار نیست 🎚ツ
گفت: از بهر ِ غرامت جامه ات بیرون کنم
گفت: پوسیده است،جز نقشی زپود و تار نیست 🎚ツ
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید بی کلاهی عار نیست 🎚ツ
گفت: می بسیار خوردی ، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهوده گو ، حرف ِ کم و بسیار نیست 🎚ツ
گفت: باید حد زند هشیار مردم ، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست 🎚ツ
🎚ツ